سلام سلام کیوتی ها بازم منم دینا^_^
امروز من از خواب بیدار شدم کمی نگاه به تلویزیون کردم بعد من و خانواده ام شروع به صبحانه خوردن کردیم پدرم به خانه ی مادر بزرگ و پدر بزرگم رفت من مادر و برادرم کمی باهم حرف زدیم و بعد اتاق هایمان و خانه را با کمک یکدیگر تمیز و مرتب کردیم مادر من کار های مربوط به خودش را انجام داد من و پدرم مشغول دیدن تلویزیون بودیم بعد از اینها وقت ناهار خوردن شده بود و ما شروع به ناهار خوردن کردیم بعد من خیلی خسته بودم آماده در اتاق خودم برای خواب بودم بعد از مدت خیلی کمی استراحت بلند شدم برای خودم آهنگی گذاشتم و شروع به نقاشی کردن و ورزش کردن شدم بعد هم رفتم پیش خانواده ام و کمی با آنها وقت گذراندم و بعد یک نوشیدنی برای خودم درست کردم و شروع ...